زهره گلیزهره گلی، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

یکی یه دونه زهره دردونه

تولدی به روایت سال قمری

دیروز 8 شوال تولد یکی یه دونه زهره دردونه ام بود....   تولدت مبارک عزیز دلم! دختر خوبم، کم کم داره یک سال از بودنت می گذره، با تو عشق طعم دیگه ای داره، زندگی رنگ دیگه ای داره، با تو آسمون انگار آبی تره،  خوبیها قشنگ ترن، دل بستن ها واقعی ترن، برایم بمان و شوق زیستنم باش... سفر به دیار 4 شنبه عصر با دخمری دو تایی رفتیم به دیارمون برا عروسی پسر خاله بابایی.... داخل اتوبوس، موقع رفتن... اینم عروس کوچولو تو عروسی پسر خاله بابایی... ما که رفتیم بی بی جان اومده بود خونه ی بابا حاجی، زهره همونجا یاد گرفت بگه " بی بی " یه روزم رف...
26 مرداد 1392

سرانه پارک

چند شب با خانوم کوچولو رفتیم پارک.... بهشم خیلی خوش گذشت، اگه گفتین چرا؟! تو پرانتز بگم: (یه وقت فکر نکنین دختر من زور  زیاده ها!!!) دخترم فقط تصمیم داشت از سرانه ی پارک خودش استفاده کنه برا همین یه سرسره رو متعلق به خودش می دونست و دوست نداشت کسی وارد سرانه ش بشه، به نظر شما اشکالی داره؟! عکس مالکیت: ببین کنار سرسره ام عکس انداختم تا به همه نشون بدم، بفهممن مال خودمه! همچین 4 دست و پا می رفت بالا و بعدم خودشو ول می کرد عقبکی بیاد پایین و در عین حال آوازم می خوند که هرکی میومد اونجا ذوق می کرد و فکر استفاده از اون سرسره از سرش می پرید.... اینم شب قیلش قبل از کشف سرسره مذکور!!! ...
31 تير 1392