زهره گلیزهره گلی، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره

یکی یه دونه زهره دردونه

ماهگرد 15 ام

1392/9/12 12:00
نویسنده : مامان منصوره
760 بازدید
اشتراک گذاری

دختر نازم 15 ماهگیت مبارک! 

برات از خدای مهربون سلامتی و آرامش و موفقیت و آسایش طلب می کنم....

14 ماهگی عشق مامان  نتونستم مطلب بذارم به چند دلیل: اینکه دخترم حدود 3 هفته مریض بود، بعد هم به دلیل فوت بابا حاجی و بعد هم درگیری دانشگاه رفتنم.... 

عکس منتخب ماه 14 ام

1

 ژستای اون زمونا رو یادتونه

1

 عکس بعد از کوتاه کردن موهای دخملی

1

 دخترک بی دندون

1

خب حالا اومدیم جبران... 

1

زهره جان شکر خدا تو صحبت کردن پیشرفت خوبی داره و تقریبا هر کلمه ای که بگیم یه جور مشابه ای تکرار می کنه...

کلمات واضح این دو ماه:

انار  / بیا  / بده / نکن  / پا / نه/ آینه / هاپو

آب بادی..............آب بازی

ئلام.....................سلام

آنا........................خانوم

اَتاد......................افتاد

چش...................چشم

دادا......................دایی

عم......................عمو

عمَ......................عمه

پاتو......................پالتو

نخام....................نمی خوام

اُ آ .......................ضحی

پاتی....................فاطی

تبش....................کفش

آیه.......................آره

مَ نَ......................منصوره

پتغا......................پرتقال

نا  نا.....................ناز ناز

مـُ........................موز

دیده....................گیره،گوشواره، انگشتر

توتو......................جوجه

اولین جمله:

آب بده

 هدیه مامان و بابا به مناسبت 15 ماهگی زهره گلی

1

دلبری های این روزها:

قربونش برم تا سفره رو تا می زنم که ببرم فوری بلند میشه از دستم می گیره می بره آشپزخونه اگرم ندیم بهش ناراحت میشه....قلب

اگه یه دستمال دم دستش باشه شروع می کنه به تمیز کردن میز و گاز و یخچال و ....ماچ

بهش میگیم به پیشی چی گفتی ؟ پشت سر هم میگه: پیشته پیشته.

یاد گرفته با کلی ناز و ادا دور خودش می چرخه و ما کیف می کنیم.

1

دستکششو میاره می گه دَ یعنی دستم کن.

پالتوشو میاره میگه دَدَ یعنی بریم گردش.

گرمش بشه میگه دَ   دَ یعنی پالتو مو در بیار.

بهش میگم بابایی/مامانی رو دوست داری؟ میگه: آیه.

همین که صدای زنگ در بیاد می دوه به سمت در و میگه بابا بابا...

بهش میگیم چشمات کو؟ چشاشو می بنده، این شکلی.

1

عاشق بازی دالی موشه است، روسری یا چادر میاندازه رو سرش بعد من باید مثلا بگردم پیداش کنم و هی بگم زهره کجایی اونم غش غش بخنده، جالبیش اینجاست بهش میگم: ببخشید شما زهره رو ندیدی؟ میگه : نــــــهشکلک زیباساز-varoone.ir

یه وسیله ای رو برداره(خصوصا کفشاش که مرتب از جاکفشی برمی داره) بهش بگم برو بذار سر جاش فوری می ره می ذاره بعدم شروع می کنه به دست زدن برای خودش...

تا در بالکن باز بشه فوری میره میشینه اینجا.

1

موبایل یا تلفن زنگ بخوره اگه نباشم برش میداره سریع میاره می ده دستم...

بهش بیسکوییت یا شکلات بدیم میده بهمون می گه با  با  یعنی بازش کن...

 بس عاشق کفش پا کردن بود و تو خونه هم از پاش در نمیاورد مامان جون بتول براش یه جفت کفش سوت دار خرید که شده  کفش رو فرشیش و تا خسته نشه بی خیال نمیشه....

این بار که رفته بودیم دانشگاه براش یه صندلی خریدم که حسابی دوسش داره و تا به خونه رسید چند بار به خاطرش گریه کرد آخه قبول نداشت بذاریمش داخل صندوق ماشین یا اتوبوس...

1

وسایل زیادی رو میشناسه و همین که بگیم برو بیارشون میره بر می داره میاره از جمله: کنترل، جوراب، شلوار، پالتو، کفش، پستونک، موبایل

همین که صدای مداحی بشنوه شروع می کنه به سینه زدن...

 خودشو اینجوری برامون لوس می کنه و بوس می ده...

1

 

پ ن 1: ما همچنان در انتظار دندون های دخملی به سر می بریم...

پ ن2 : آذر ماه یه سفر مشهد هم داشتیم که خاطره ش رو تو ادامه مطلب می ذارم.

 

 به دخترم: 

خدا برامون حفظت کنه ای مایه ی آرامش!

سفرنامه مشهد

تو مسیر

1

دخترک خوشحال آماده ی رفتن به دَ دَ

1

اینم یه یو یو ی قشنگ که کلی دوسش داشت اما برگشتن تو قطار جاموندناراحت

1

نه که یواشکی دوربین رو بردیم داخل حرم هیچ عکس راضی کننده ای بین عکسا نبودافسوس

1

به شدت پایه ی دَ دَ بود خنده

1

تو اون سرما رفتیم کوهسنگی که چند درجه سردتر از بقیه جاها بود یخ کردیمنیشخند

1

1

سه شنبه شب من و دخملی با قطار راه افتادیم که بریم دانشگاه ، اون هفته ارائه داشتم و شکر خدا به خوبی تموم شد.

تو اون دو روزی که اونجا بودیم آقای زعیم و خانومشون زحمت نگهداری زهره جان رو کشیدن، کلی بهشون زحمت دادیم و حسابی برامون سنگ تموم گذاشتن. خدا خیرشون بده.

1

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (20)

مامان یاسمین زهرا
13 آذر 92 0:14
زهره جون خوشگلم 15 ماهگیت مبارک ماشاا.. چقدر خوب حرف میزنی خالههههههه
مامان منصوره
پاسخ
مرســــــــی خاله جون
حسنا
13 آذر 92 11:43
عزیزم اول زیارت قبول اشالله همیشه در سفر و گردش باشید به شادی دوم لپ دخمل نازتو ببوس سوم لپ خودتو که نمی تونی ببوسی بگو جناب همسر زخمتشو بکشه بعدشم ماشالله به دختر باهوش زرنگت خوب صحبت می کنه بگو بیاد یکم یاد ایلیا هم بده
مامان منصوره
پاسخ
ممنون دختر خاله جون باشه میگم کلاس خصوصی بذاره
🌙مامانِ چشمه بهشتى
13 آذر 92 13:36
سلام قبول باشه زيارتتون چه جورى دوربين بردين ...؟؟؟ عززززيزم حرف زدنشووو ... از همه بامزه تر وقتيهه گرمش ميشه دٓ...دٓ !!
مامان منصوره
پاسخ
سلام ، ممنونم گذاشتیم داخل جیب پشت کالسکه
مامان ضحی
13 آذر 92 19:03
طبق معمول خاله عاشقته فلفل زبون. ابجی از طرف من محکم زهره رو بچلوووووووووووووون
مامان منصوره
پاسخ
باشـــــــــــــــه چیز دیگه ای هم میل دارین بفرمایین
مامان پريسا خانوم
14 آذر 92 21:46
سلام عزيزم نه اينكه نمياي نه اينكه يه پست به اين طويلي ميزاري. زيارتتون قبول چه خبره اينقدر ميري مشهد شوهرتون مشهديه؟راستي سرد نبود؟ دختر بانمكتو ببوس زهره جونم 15 ماهگيت مبارك سلام گلم بله دیگه یه وقتایی پیش میاد، نه بابا با امام رضا(ع) طرح رفاقت ریختیم ممنون عزیزم
میم مثه محیا
14 آذر 92 21:50
ایوللللللللللل منصوره ترکوندی هااا دیر اومدی ولی دست پر امودی
مامان منصوره
پاسخ
ما اینیم دیگه
میم مثه محیا
14 آذر 92 21:51
وای اینقده خندیدم ب اینکه میگی زهره رو ندیدی میگه نه!! خیییییییییلی شیرین شده آفرین ب اینهمه پیشرفت خاله قربون خنده های شیرینش
مامان منصوره
پاسخ
مرســــــــــــی خاله جون
میم مثه محیا
14 آذر 92 21:52
زیارتت قبول باشه گل دخترم
مامان منصوره
پاسخ
ممنون خاله
مامان ضحـــــــــــا
16 آذر 92 8:58
سلام منصوره جون ماهگرد زهره جوني مبارك زيارتتون هم قبول.ميگم امام رضا خيلي خاطرتون رو ميخواد هااااااا زهره جون ماشاالله چقدر شيرين زبون شده. انشاالله كه هر چه زودتر دندون دربياره
مامان منصوره
پاسخ
سلام عزیزم ممنون از لطفت قبول حق ، قربونش برم همیشه هوامونو داشته و داره آخه شاه کَرَمه دیگه
مامان مهرناز
16 آذر 92 23:40
15 ماهگیت مبارک گلم چقدر شیرین زبونی خاله قربون اون کمک کردنت
مامان منصوره
پاسخ
ممنون خاله جون
مامان حدیثه سادات
19 آذر 92 9:37
وااااااااااااااای چه لغت نامه ی باحالی داری عزیزم... زنده باشی
مامان حدیثه سادات
19 آذر 92 9:38
15 ماهگیت مبارک. کادوت هم خیلی قشنگه مبارکت باشه.
مامان منصوره
پاسخ
مرســــــــــی خاله
مامانِ حنـــــــا
19 آذر 92 13:03
سلام عزیزِ دلم . چرا ک نه ؟ بله میتونم تخصصی گردشگری رو هم ترجمه کنم . متن رو بفرستید ب ایمیلم تا براتون قیمت رو برآورد کنم
مامان فاطمه زهرا
19 آذر 92 19:46
عزیزم شمارتو دوست داشتی برام بزار انلاین شدم پیامک بزنم تا ان شی یا برعکس برات پی ام گذاشتم تو یاهو از تو نی نی گپ درخواست دوستی میدی؟؟
مامان منصوره
پاسخ
تو نی نی گپ دوستیم!
زهرا
19 آذر 92 23:11
دوست عزیز لینک شدین به منم سربزنینhttp://www.kolbehmohabbat.parsiblog.com/
*shiva*
20 آذر 92 12:37
15 ماهگلی دخترکم مبارک 14 ماهگیش هم مبارکش باشه .... انشاالله همیشه سلامت باشه و دیگه مریض نشه ...... منتخب عکسای گل دخترم خیلی خوشگل بود ........ حرف زدنش هم که دیگه عسلی شده برای خودش دوستت دارم عزیزم
مامان منصوره
پاسخ
ممنون گلم
مامان حنانه زهرا
26 آذر 92 17:08
سلام گلم.سرفرصت میام همه چیو توضیح میدم فعلا نمیشه .خیلی خیلی خیلی ببخشیدعزیزم
مامان منصوره
پاسخ
سلام دوستم باشه ممنونم
نسرین خاله ی اسما و مهلا
29 آذر 92 19:55
15 ماهگیت مباررک باشه زهره خوشگله انشالله که همیشه تنت سالم و لبت خندان باشه عزیزم
مامان منصوره
پاسخ
مرســـــــــــی خاله جون
مامان ستیا نفس
30 آذر 92 16:01
ای جووووووووووووووووووونم به به چه دخملی خوشگل و مودبی عکس منتخبش معرکه است
مامان منصوره
پاسخ
مرســـــــــی خاله ی مهربون
فدایی طاها
20 دی 92 2:45
سلام خوبی دلم واست تنگ شده کجایی
مامان منصوره
پاسخ
سلام متشكرم، همين دور و ورا